همانطور که انتشار ویروس کرونا و شیوع گسترده بیماری کوید ۱۹ در بسیاری از مقولهها منجر به تغییر رفتار مردم شد، به نظر میرسد این تغییر رفتارها منحصر به مردم نبوده و کرونا از جمله نحوه رفتار بنگاههای اقتصادی و کسبوکارها، تاثیرگذار بوده است.
همانطور که مردم در مواجه با کوید ۱۹، بیماریی که نتیجه ویروس کروناست، رفتارهای متفاوتی را نسبت به ژنتیک، اکتساب و میزان مقاومت بدنشان در مبارزه با این بیماری از خود نشان دادند، بنگاههای اقتصادی و کسبوکارها نیز، از از اَبَر بنگاههای چند ملیتی تا بنگاه های چند نفره و دستفروشان کنار خیابان، با توجه به ماهیت کسبوکار و میزان آمادگیشان در برابر مخاطرات بیرونی، عکسالعملهای متفاوتی داشتند.
برخی از مردم دچار بیماری شدند و مقاومت و آمادگی لازم جهت رویارویی با تبعات این ویروس را نداشتند و زندگیشان پایان یافت و عدهای نیز پس از مدتی مبارزه، قرنطینه و مراقبتهای ویژه، توانستند به زندگی و حیات خود بازگردند. عدهای هم در حال تقویت خود میباشند تا در صورت گرفتار شدن در این بحران، تاب لازم در برابر آن را داشته باشند.
عینا مشابه این اتفاق برای کسبوکارها هم افتاده است. بسیاری از کسبوکارها در رویارویی با این عامل تهدیدگر بیرونی، دیگر امکان ادامه حیات را نداشتند و نابود شدند. برخی کسبوکارها آسیبهای جدی دیدهاند و دچار چالشهای فراوانی شدهاند. برخی هم در تلاشند تا حداکثر مقاومت لازم را در برابر چالشهای حاصل از این ویروس کسب کنند.
اگر با درایت و تمهیدات هوشمندانه بتوانیم دوران درگیری با بیماری کوید ۱۹ را سپری کنیم، بدیهی است در دوران پساکرونا، کسبو کارها هم مانند مردم رفتارشان با دوران پیش از کرونا متفاوت خواهد بود و رفتار کسبوکارها نیز به دوره پیش از کرونا و پس از کرونا تقسیم میشود. کسبوکارها حالا باید تغییراتی در خودشان ایجاد نمایند و خودشان را برای مواجه با این دست چالشها آمادهتر کنند. به عنوان مثال قطعاً با توجه به تجارب کسب شده، تغییرات قابل ملاحظهای در میزان افزایش تقاضا برای ایجاد و توسعه کسبوکارهای اینترنتی را از سوی بنگاههای اقتصادی شاهد خواهیم بود.
امایکی از مهمترین استراتژیهایی که نیاز به آن بیش از پیش برای بنگاهها مشخص گردید، نیاز به داشتن نام و نشان تجاری (BRAND) بود. برای بنگاههای اقتصادی مختلف از کوچک تا بزرگ و از بنگاههای یک نفره تا بنگاههای عظیم اقتصادی توجه به برند و اهمیت برندسازی جدی شده و بنگاهها تا حدودی به این مسئله پیبردهاند که باید بر روی توسعه برندشان تمرکز کنند و متوجه شدهاند که عمر کسبوکارها در دوران پساکرونا بدون داشتن نام و نشانتجاری یا برند، متزلزل و کوتاه مدت است.
درباره دلایل نیاز به داشتن برند، مزایای برند را باید بدانیم. به طور خلاصه آنچه برند با خود به ارمغان میآورد، ایجاد تمایز است. در تمام روشهای برندسازی، نقطه مشترک، ایجاد تمایز برای برند است که منجر به انتخابشدن برند توسط مشتری میگردد. انتخاب شدن، ناشی از اعتماد است که خلق مخاطب وفادار، محصول آن است. برندها در دوران اَبَر رقابتی امروز باعث می شوند مخاطب در شرایط دشوار، آنها را تنها نگذارند، سود آنها را تضمین کنند و حتی از همه مهمتر خطاهای آنها را راحتتر ببخشند.
دوران کنونی را تصور کنید. بهداشت و سلامت در کانون توجه قرار گرفته و محور تصمیمات است. در این ایام مردم به دنبال کالا و خدمات ناشناخته نمیروند و صرفا به دنبال کالاها یا خدماتی میروند که بتوانند به آن اعتماد کنند.
برخلاف تبلیغات که اساساً غیر قابل باور و به صورت پیش فرض صرفاً از منظر مخاطب یک ادعاست، برند حسی است که مصرفکننده به یک نامتجاری دارد. بنابراین از منظر مخاطب، درستترین برداشت از عرضهکنندهی خدمت یا محصول، حس خودش نسبت به آن است. حسی که آن را باور دارد و رفتارش برآمده از آن حس است و در ایجاد این حس، قطعا رفتار برند، و برنامههایی که برای ایجاد یک تصویر مشخص از خود در ذهن مخاطب اجرا کرده، نقش مهمی داشته است. این است که همه کسبوکارها از کوچک تا بزرگ، که با چالشی جدی مواجه شدهاند، اکنون بیش از پیش پی به اهمیت داشتن برندی قدرتمند بردهاند و طبیعی است که اشتیاق و تقاضای برندسازی در بنگاههای اقتصادی به سرعت افزایش یابد.
اما نکتهای که باید به آن توجه شود این است که برند از مرحله تحقیق در ذات و جوهره برند و کشف هویت واقعی برند آغاز و تا شناخت نیازهای مخاطب با آنچه برند میتواند برآورده کند تا تمرکز بر تمایز، تعریف و برنامهریزی مشخص و هدفمند برای ابزارها و رسانههای شناساندن برند، و تلاش برای ایجاد تصویر برند منطبق با هویت برند در ذهن مخاطب، و در نهایت جایگاهیابی و تثبیت برند پیش میرود.
نحوه اجرای هر کدام از این مراحل، تاثیر شگرفی بر فرآیند برندسازی دارد و توجه به ظواهر برند که غالبا صاحبان کسبوکار به دنبال آن میروند، صرفا بخش کوچکی از طراحی تداعیات برند میباشد.
مزایای داشتن برند، غیر از اعتماد مشتری و وفاداری او که به آن اشاره شد، تاثیر برند بر کل زنجیره ارزش شرکت میباشد و از سراسر آن طیف محافظت میکند. حسی که برند به مخاطبش می دهد، سبب تاثیرگذاری بر ادراکات او از برند میگردد. برند، اطمینان مخاطب از ادعای سازمان است که منافع تمام ذینفعان را تضمین میکند.
برندسازی یک سرمایهگذاری است. ممکن است سرمایه گذاری اولیه ارزان نباشد و اثراتش هم در کوتاه مدت مشخص نگردد اما در طول زمان باعث افزایش وفاداری مخاطبان، افزایش سودآوری -هم از طریق مزایای مربوط به ارزش ویژه برند و هم جذب مشتریان جدید-، کاهش آسیبپذیری در مقابل رقبا، ریسکها و تهدیدهای بیرونی میشود. ورود رقبای جدید دارای فعالیت مشابه کسبوکار را دشوارتر میکند و حتی در بسیاری مواقع باعث کاهش هزینههای گرانقیمت تبلیغات میشود. این ریسکها و تهدیدها بخصوص در شرکتهای بزرگ که اثرات ریسکها میتواند به شدت عمیق و ماندگار باشد، از اهمیت ویژهتری برخوردار است. با این تفاسیر، یک راه مسلم و موثر کاهش این ریسکها، برندسازی و داشتن برندی قدرتمند است. برندی که حالا در تمام جهان ارزش آن محاسبه میگردد و به عنوان یک دارایی نامشهود، می تواند ارزشمندترین و گرانترین دارایی در هر شرکت باشد.
برندسازی لازمه همه کسبوکارهای موفق امروز در هر مکان و با هر اندازهای میباشد و تصور دوران پسا کرونا بدون اقدام برای برندسازی محال به نظر میرسد و همانطور که گفته شد بنگاههای اقتصادی بزرگ که تاکنون اقدامی برندسازی نکردهاند در خطر آسیبهای عمیقتر و جدیتری هستند.